اقتصاد، به عنوان یک رشته، با مدل ها، ابزارها و مفاهیم مختلفی غنی شده است که به اقتصاددانان کمک می کند تا عملکرد پیچیده اقتصاد را درک کنند. دو مفهوم مهم اینچنینی عبارتند از ضریب و اصل شتاب. اگرچه هر دو به رشد اقتصادی و نوسانات مربوط می شوند، اما نشان دهنده پویایی ها و مکانیسم های متفاوتی در اقتصاد هستند. درک نقش ها، تفاوت ها و روابط متقابل آنها برای درک طیف کامل تئوری اقتصادی و طراحی سیاست ضروری است.

این مقاله به بررسی اصول شتاب چندگانه می‌پردازد، تعاریف، مکانیسم‌ها و تفاوت‌های فردی آنها را توضیح می‌دهد و همچنین نحوه تأثیر متقابل آنها در تأثیرگذاری بر فعالیت اقتصادی را بررسی می‌کند.

Multiplier چیست؟

مفهوم چندگانه ازاقتصاد کینزیسرچشمه می گیرد، که بر نقش تقاضای کل در تعیین تولید کلی اقتصادی تأکید می کند. ضریب توضیح می‌دهد که چگونه یک تغییر اولیه در مخارج (مانند مخارج دولتی یا سرمایه‌گذاری) می‌تواند تأثیر بزرگ‌تری بر کل تولید اقتصادی داشته باشد. اساساً، نشان می دهد که افزایش اندک در مخارج مستقل می تواند منجر به افزایش بسیار بیشتر در درآمد و تولید ملی شود.

مکانیسم ضرب کننده

فرایند چند برابری از طریق دورهای متوالی هزینه عمل می کند. در اینجا نحوه کار در یک مثال ساده آمده است:

  • تزریق اولیه: فرض کنید دولت تصمیم دارد 100 میلیون دلار برای ساخت زیرساخت هزینه کند. این هزینه اولیه تزریقی است که فرآیند چند برابری را شروع می کند.
  • افزایش درآمد: شرکت‌هایی که این 100 میلیون دلار را در قرارداد دریافت می‌کنند، دستمزد و مواد خریداری می‌کنند که درآمد کارگران و تامین‌کنندگان را افزایش می‌دهد.
  • مصرف و هزینه: کارگران و تامین کنندگان به نوبه خود بخشی از درآمد افزایش یافته خود را صرف کالاها و خدمات می کنند و درآمد را برای سایرین در اقتصاد افزایش می دهند. بخشی از درآمدی که صرف کالاها و خدمات داخلی می شودمیل به مصرف نهایی (MPC)نامیده می شود.
  • چرخه های مکرر: این فرآیند در دورهای متوالی تکرار می شود که هر دور منجر به افزایش بیشتر درآمد و هزینه می شود. میزان افزایش درآمد با هر دور به دلیل پس‌انداز و واردات کاهش می‌یابد، اما اثر تجمعی افزایش بسیار بیشتری در درآمد ملی نسبت به تزریق اولیه است.

فرمول ضریب توسط:

داده می شود

Multiplier = 1 / (1 MPC)

جایی که MPC تمایل نهایی به مصرف است. MPC بالاتر به معنای ضریب بیشتر است، زیرا بیشتر از هر دلار درآمد اضافی به جای پس انداز خرج می شود.

انواع ضرب کننده
  • ضریب سرمایه گذاری: به تأثیر افزایش اولیه سرمایه گذاری بر درآمد کل اشاره دارد.
  • ضریب هزینه‌های دولتی: به تأثیر افزایش مخارج دولت بر تولید کلی اقتصادی اشاره دارد.
  • ضریب ضریب مالیاتی: تأثیر تغییر مالیات بر تولید اقتصادی را اندازه گیری می کند. کاهش مالیات، درآمد قابل تصرف را افزایش می دهد، که منجر به مصرف و تولید بالاتر می شود، اگرچه ضریب مالیاتی معمولاً از ضریب هزینه کمتر است.
اهمیت ضرب کننده

ضریب برای درک اینکه چگونه سیاست‌های اقتصادی، به‌ویژه سیاست‌های مالی (مانند تغییرات در مخارج دولت یا مالیات)، بر تقاضای کل و تولید تأثیر می‌گذارند، بسیار مهم است. در طول دوره های رکود یا رکود اقتصادی، دولت ها اغلب از اثر چند برابری برای تحریک تقاضا و تقویت رشد اقتصادی استفاده می کنند.

شتاب دهنده چیست؟

اصل شتاب دهنده یک مفهوم اقتصادی است که بر رابطه بین سرمایه گذاری و تغییرات در تولید یا درآمد تمرکز دارد. این نشان می دهد که سطوح سرمایه گذاری نه تنها تحت تأثیر سطح مطلق تقاضا، بلکه مهمتر از آن تحت تأثیرنرخ تغییرتقاضا قرار می گیرد. تئوری شتاب‌دهنده چنین فرض می‌کند که وقتی تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش می‌یابد، احتمالاً کسب‌وکارها سرمایه‌گذاری‌های خود را در کالاهای سرمایه‌ای (مانند ماشین‌آلات و تجهیزات) افزایش می‌دهند تا نیازهای تولید آتی را برآورده کنند.

مکانیسم شتاب دهنده

شتاب‌دهنده با این فرض کار می‌کند که کسب‌وکارها سهام سرمایه خود را در پاسخ به تغییرات در بازده تنظیم می‌کنند. نحوه عملکرد آن به این صورت است:

  • تغییر تقاضا: فرض کنید تقاضای مصرف کننده برای یک محصول به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. برای پاسخگویی به این تقاضا، شرکت ها ممکن است نیاز به افزایش ظرفیت تولید خود داشته باشند که نیاز به سرمایه گذاری اضافی دارد.
  • سرمایه گذاری القایی: نیاز به افزایش تولید، شرکت ها را به سرمایه گذاری در ماشین آلات، کارخانه ها و تجهیزات جدید سوق می دهد. هر چه تقاضا سریعتر رشد کند، سرمایه گذاری بیشتری مورد نیاز است.
  • سرمایه گذاری رشد را تقویت می کند: این سرمایه گذاری منجر به اشتغال، درآمد و تولید بیشتر می شود که به نوبه خود تقاضا برای کالاها و خدمات را افزایش می دهد. با این حال، بر خلاف ضریب، که به صورت بی‌نظیر ادامه می‌یابددر ابتدا، زمانی که رشد تقاضا کند یا تثبیت شود، اثر شتاب دهنده می تواند کاهش یابد.
فرمول شتاب دهنده

فرمول اصلی برای شتاب دهنده این است:

سرمایه گذاری = v (ΔY)

کجا:

  • از ضریب شتاب دهنده (نسبت موجودی سرمایه به تولید.
  • ΔY تغییر در تولید (یا درآمد) است.

بنابراین، هرچه تغییر در خروجی بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری القایی بالاتر است.

اهمیت شتاب دهنده

اصل شتاب دهنده در توضیح نوسانات در هزینه های سرمایه گذاری و نقش آن در چرخه های اقتصادی بسیار مهم است. از آنجایی که سرمایه گذاری نسبت به تغییرات تقاضا بسیار حساس است، حتی افزایش اندک در مصرف می تواند منجر به افزایش چشمگیر سرمایه گذاری شود. برعکس، کاهش تقاضا می تواند منجر به کاهش شدید سرمایه گذاری شود و رکود اقتصادی را تشدید کند.

تفاوت های کلیدی بین ضرب کننده و شتاب دهنده

علیرغم اینکه هم ضریب و هم شتاب دهنده به تغییرات در تولید و تقاضا مرتبط هستند، تفاوت های قابل توجهی در مکانیسم ها و نقش آنها در اقتصاد وجود دارد. در زیر تفاوت های اصلی بین این دو مفهوم آمده است:

1. ماهیت فرآیند

ضریب: ضریب به اثر افزایش اولیه در مخارج اشاره دارد که منجر به افزایش کلی بیشتر درآمد ملی از طریق دورهای متوالی مصرف می شود.

شتاب دهنده: شتاب دهنده به فرآیندی اطلاق می شود که در آن تغییرات در تولید (یا تقاضا) منجر به سرمایه گذاری القایی در کالاهای سرمایه ای برای افزایش ظرفیت تولید می شود.

2. علت اثر

ضریب: اثر چند برابری باافزایش اولیه در مخارج مستقل، مانند مخارج دولتی، سرمایه‌گذاری یا صادرات، ایجاد می‌شود. این هزینه باعث ایجاد درآمد می شود که به نوبه خود باعث تحریک هزینه های بیشتر می شود.

شتاب دهنده: اثر شتاب دهنده به دلیلتغییرات در نرخ رشد تقاضاایجاد می شود. بر رابطه بین رشد تقاضا و سطح سرمایه گذاری تاکید می کند.

3. تمرکز تأثیر

ضریب: ضریب در درجه اول برمصرفتأثیر می گذارد. این نشان می دهد که چگونه افزایش مصرف (یا هزینه) در اقتصاد منتشر می شود و منجر به افزایش درآمد و تولید می شود.

شتاب دهنده: شتاب دهنده بر رویسرمایه گذاریتمرکز می کند. این نشان می دهد که چگونه تغییرات در نرخ رشد تولید، کسب و کارها را به سرمایه گذاری در کالاهای سرمایه ای وادار می کند.

4. افق زمانی

ضریب: فرآیند چند برابری در یک افق زمانی طولانی‌تر رخ می‌دهد، زیرا اثرات افزایش اولیه هزینه‌ها در طول دوره‌های مختلف در اقتصاد پخش می‌شود.

شتاب‌دهنده: اثر شتاب‌دهنده می‌تواند در کوتاه‌مدت فوری‌تر و آشکارتر باشد، زیرا شرکت‌ها سرمایه‌گذاری خود را به سرعت در پاسخ به تغییرات تقاضا تنظیم می‌کنند.

5. جهت علیت

ضریب: در فرآیند چند برابری، افزایش هزینه‌ها (هزینه‌های مستقل) منجر به افزایش درآمد و تولید می‌شود.

شتاب دهنده: در مدل شتاب دهنده، افزایش بازده منجر به سرمایه گذاری بیشتر می شود که به نوبه خود می تواند خروجی را بیشتر افزایش دهد.

6. ثبات و تداوم

ضریب: زمانی که افزایش اولیه مخارج از طریق اقتصاد کار می‌کند، اثر ضریب تثبیت می‌شود، اگرچه تأثیر آن می‌تواند در طول زمان باقی بماند.

شتاب‌دهنده: اثر شتاب‌دهنده می‌تواند منجر به نوسانات بارزتر شود، زیرا سرمایه‌گذاری به تغییرات در رشد تقاضا بسیار حساس است. اگر رشد تقاضا کند شود، سرمایه گذاری ممکن است به شدت کاهش یابد و منجر به بی ثباتی اقتصادی شود.

تعامل بین ضریب و شتاب دهنده

در حالی که ضریب و شتاب دهنده مفاهیم متمایز هستند، اغلب در اقتصاد واقعی با هم تعامل دارند و اثرات یکدیگر را تقویت می کنند. این تعامل می تواند منجر به نوسانات قابل توجهی در فعالیت های اقتصادی و چرخه های تجاری شود.

برای مثال، افزایش اولیه در مخارج دولت (اثر چند برابری) ممکن است منجر به مصرف بیشتر شود که تقاضا برای کالاها را افزایش می‌دهد. با افزایش تقاضا، کسب و کارها ممکن است با سرمایه گذاری در سرمایه جدید (اثر شتاب دهنده) برای پاسخگویی به تقاضای آینده پاسخ دهند. این سرمایه‌گذاری القایی می‌تواند درآمد و بازده را بیشتر افزایش دهد و منجر به دور دیگری از اثرات چند برابری شود. تعامل بین این دو فرآیند می‌تواند یکمدل ضرب‌کنندهشتاب‌دهندهایجاد کند، که توضیح می‌دهد چگونه تغییرات نسبتاً کوچک در مخارج یا تقاضای مستقل می‌تواند منجر به نوسانات بزرگ‌تر در بازده و سرمایه‌گذاری شود.

با این حال، این تعامل همچنین می تواند به بی ثباتی اقتصادی کمک کند. اگر رشد تقاضا کند یا متوقف شود، کسب و کارها ممکن است سرمایه گذاری خود را به شدت کاهش دهند و منجر به کاهش درآمد، تولید و اشتغال شود. در چنین مواردی، اثر شتاب‌دهنده می‌تواند تأثیر منفی کاهش تقاضا را تشدید کند و به طور بالقوه منجر به رکود شود.

زمینه تاریخی ضریب و شتاب دهنده

ضریب در انقلاب کینزی

اثر چند برابریتوسط جان مینارد کینز در طول رکود بزرگ در دهه 1930 رایج شد.نظریه اقتصادی انقلابی او که درنظریه عمومی اشتغال، بهره و پول (1936) بیان شده است. قبل از کینز، اقتصاددانان کلاسیک عمدتاً معتقد بودند که بازارها خودتنظیم می شوند و اقتصادها به طور طبیعی بدون دخالت دولت به اشتغال کامل باز می گردند. با این حال، کینز اثرات مخرب بیکاری گسترده و استفاده ناکافی از منابع را در دوران رکود مشاهده کرد و استدلال کرد که دولت‌ها باید نقش فعال‌تری در ثبات اقتصاد ایفا کنند.

کینز استدلال کرد که کاهش تقاضای بخش خصوصی برای کالاها و خدمات می تواند منجر به رکود اقتصادی طولانی مدت شود، زیرا شرکت ها تولید را کاهش می دهند، کارگران را اخراج می کنند و سرمایه گذاری را کاهش می دهند. نتیجه یک مارپیچ نزولی کاهش درآمد، تولید و اشتغال بود. برای مقابله با این، کینز پیشنهاد کرد که دولت ها برای تحریک تقاضا و شروع اقتصاد، هزینه های عمومی را افزایش دهند. مفهوم ضرب‌کننده در این استدلال محوری شد و نشان داد که افزایش اولیه در مخارج دولت می‌تواند تأثیری بزرگ‌تر و موج‌مانند در سراسر اقتصاد داشته باشد.

Themultiplieris فقط یک ساختار نظری نیست. در شکل دهی سیاست مالی مدرن نقش بسزایی داشته است. در طول دوره های رکود اقتصادی، دولت ها اغلب از بسته های محرک مالی با هدف افزایش تقاضا و تولید استفاده می کنند. این بر این باور است که اثر چند برابری می‌تواند تأثیر مخارج دولت را افزایش دهد، فعالیت‌های اقتصادی کلی را افزایش دهد و به خروج اقتصاد از رکود کمک کند.

شتاب دهنده در نظریه های رشد اولیه از سوی دیگر، اصل شتاب دهنده ریشه در نظریه های اقتصادی قبلی در موردسرمایه گذاری و رشد، به ویژه آثار اقتصاددانانی مانند توماس مالتوس و جان استوارت میل دارد. با این حال، در اوایل قرن بیستم توسط اقتصاددانانی مانند آلبرت افتالیون و جان موریس کلارک رسمیت یافت. تئوری شتاب دهنده به دنبال توضیح این بود که چرا سرمایه گذاری، که محرک اصلی رشد اقتصادی است، در طول چرخه های اقتصادی به شدت نوسان می کند.

اصل شتاب دهنده در ابتدا به عنوان پاسخی به نوسانات مشاهده شده سرمایه گذاری نسبت به سایر اجزای تقاضای کل تصور شد. در حالی که مصرف در طول زمان به تدریج تغییر می کند، سرمایه گذاری نسبت به نوسانات شرایط اقتصادی بسیار حساس تر است. تئوری شتاب‌دهنده پیشنهاد می‌کند که حتی تغییرات کوچک در نرخ رشد تقاضا برای کالاها و خدمات می‌تواند منجر به تغییرات بزرگی در هزینه‌های سرمایه‌گذاری شود، زیرا شرکت‌ها به دنبال افزایش یا انقباض ظرفیت تولید خود برای برآوردن تقاضای آتی هستند.

شتاب دهنده به یک جزء حیاتی از مدل های اولیه رشد و توسعه اقتصادی تبدیل شد. همچنین در توسعه تئوری‌های چرخه کسب‌وکار، که تلاش می‌کنند مراحل تکرار شونده گسترش و انقباض در فعالیت‌های اقتصادی را توضیح دهند، مفید بود. حساسیت سرمایه‌گذاری به تغییرات در رشد تقاضا، همانطور که توسط شتاب‌دهنده مشخص شده است، توضیح قابل قبولی برای بی‌ثباتی اقتصادهای سرمایه‌داری ارائه می‌دهد.

کاربردهای ضریب و شتاب دهنده در سیاست اقتصادی

ضریب در سیاست مالی

مفهوم چند برابری در بحث های مدرن سیاست رسمی، به ویژه در زمینه رکود و بهبود، مرکزی است. دولت ها اغلب از ابزارهای سیاست مالی مانند افزایش مخارج عمومی یا کاهش مالیات برای تحریک تقاضای کل و تولید استفاده می کنند. اثر چند برابری نشان می‌دهد که افزایش اولیه در مخارج دولت می‌تواند منجر به افزایش کلی بیشتر درآمد ملی از طریق دورهای متوالی مصرف شود.

به عنوان مثال، در طول بحران مالی جهانی 2008، دولت‌ها در سراسر جهان بسته‌های محرک مالی عظیمی را با هدف مقابله با کاهش شدید تقاضای بخش خصوصی اجرا کردند. در ایالات متحده،قانون بازیابی و سرمایه گذاری مجدد آمریکا در سال 2009یکی از بارزترین نمونه های محرک مالی بود که برای استفاده از اثر چند برابری طراحی شده بود. هدف تزریق پول به اقتصاد از طریق هزینه های دولت در پروژه های زیربنایی، مراقبت های بهداشتی، آموزش و سایر خدمات عمومی بود که به نوبه خود باعث ایجاد شغل، افزایش درآمد و افزایش تقاضای کلی می شد.

اندازه ضریب یک ملاحظات کلیدی در طراحی سیاست مالی است. اگر ضریب فزاینده بزرگ باشد، محرک های مالی می تواند تأثیر قابل توجهی بر تولید اقتصادی و اشتغال داشته باشد. با این حال، اندازه ضریب ثابت نیست و بسته به عوامل مختلفی می تواند متفاوت باشد، از جمله:

  • تمایل نهایی به مصرف (MPC): هر چه MPC بیشتر باشد، ضریب فزاینده بیشتر است، زیرا بیشتر از هر دلار درآمد اضافی به جای پس انداز خرج می شود.
  • وضعیت اقتصاد: ضریب افزایش در دوره‌های بیکاری بالا بیشتر می‌شود، زیرا می‌توان منابع بیکار را راحت‌تر مورد استفاده قرار داد. در مقابل، در دوره‌های اشتغال کامل، اثر چند برابری ممکن است کمتر باشد، زیرا افزایش تقاضا ممکن است به قیمت‌های بالاتر (تورم) منجر شود.خروجی بالاتر است.
  • باز بودن اقتصاد: در یک اقتصاد باز با تجارت قابل توجه، بخشی از افزایش تقاضای تولید شده توسط مخارج دولتی ممکن است به شکل واردات به کشورهای دیگر نشت کند و اندازه ضریب داخلی را کاهش دهد.
شتاب دهنده سیاست سرمایه گذاری

در حالی که ضریب غالباً با سیاست مالی مرتبط است، اصل شتاب دهنده بیشتر باسیاست سرمایه گذاریو نقش سرمایه گذاری بخش خصوصی در پیشبرد رشد اقتصادی مرتبط است. سرمایه گذاری یکی از بی ثبات ترین اجزای تقاضای کل است و درک عواملی که بر تصمیمات سرمایه گذاری تاثیر می گذارند برای ثبات اقتصادی بسیار مهم است.

دولت‌ها می‌توانند از طریق ابزارهای مختلف سیاستی مانند:

بر سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارند
  • سیاست نرخ بهره: نرخ‌های بهره پایین‌تر می‌تواند سرمایه‌گذاری را با کاهش هزینه استقراض تشویق کند، در حالی که نرخ‌های بالاتر می‌تواند با گران‌تر کردن وام‌گیری، سرمایه‌گذاری را کاهش دهد.
  • سیاست مالیاتی: مشوق های مالیاتی، مانند استهلاک سریع یا اعتبارات مالیاتی سرمایه گذاری، می تواند شرکت ها را به سرمایه گذاری در کالاهای سرمایه ای جدید تشویق کند.
  • سرمایه‌گذاری عمومی: دولت‌ها همچنین می‌توانند در سرمایه‌گذاری عمومی در زیرساخت‌ها، آموزش و فناوری مشارکت کنند، که می‌تواند با افزایش بهره‌وری سرمایه بخش خصوصی، سرمایه‌گذاری خصوصی را «تراکم» کند.

اصل شتاب دهنده نشان می دهد که تغییرات در رشد تقاضا می تواند منجر به تغییرات قابل توجهی در سرمایه گذاری شود. برای مثال، اگر دولت سیاست‌هایی را وضع کند که تقاضا برای کالاها و خدمات را تحریک کند (مانند محرک‌های مالی)، شرکت‌ها ممکن است با افزایش سرمایه‌گذاری خود در ماشین‌آلات و تجهیزات جدید برای گسترش ظرفیت تولید خود پاسخ دهند. این سرمایه‌گذاری القایی می‌تواند خروجی اقتصادی را بیشتر تقویت کند و یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد کند.

تعامل ضریب و شتاب دهنده در سیاست اقتصادی

یکی از قوی‌ترین جنبه‌های اصول شتاب‌دهنده چندگانه، پتانسیل آنها برای تقویت یکدیگر در محرک رشد اقتصادی است. این تعامل اغلب به عنوانمدل شتاب‌دهنده ضرب‌کنندهنامیده می‌شود، که توضیح می‌دهد چگونه تغییرات کوچک در مخارج یا تقاضای مستقل می‌تواند منجر به نوسانات بزرگ در تولید و سرمایه‌گذاری شود.

به عنوان مثال، سناریویی را در نظر بگیرید که در آن دولت هزینه های خود را برای پروژه های زیربنایی افزایش می دهد. این افزایش اولیه در مخارج، اثر افزایشی ایجاد می‌کند، زیرا شرکت‌های ساختمانی درگیر در پروژه‌ها دستمزد کارگران را پرداخت می‌کنند که به نوبه خود درآمد خود را صرف کالاها و خدمات می‌کنند. با افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات، کسب و کارها ممکن است متوجه شوند که باید ظرفیت تولید خود را برای پاسخگویی به این تقاضای جدید گسترش دهند. این منجر به سرمایه گذاری القایی می شود، زیرا شرکت ها در کالاهای سرمایه ای جدید (مانند ماشین آلات و کارخانه ها) سرمایه گذاری می کنند. نتیجه یکاثر شتاب دهنده ثانویهاست که باعث افزایش بیشتر تولید و درآمد می شود.

ترکیب چند برابر کننده و شتاب دهنده می تواند چرخه های قدرتمند رشد اقتصادی ایجاد کند. با این حال، این تعامل همچنین می تواند منجر به چرخه های معیوب در طول رکود اقتصادی شود. اگر رشد تقاضا کند یا متوقف شود، شرکت ها ممکن است سرمایه گذاری خود را کاهش دهند که منجر به کاهش درآمد و تولید می شود که به نوبه خود تقاضا را حتی بیشتر کاهش می دهد. این می تواند یک مارپیچ نزولی از کاهش سرمایه گذاری، تولید و اشتغال ایجاد کند و اثرات رکود را تشدید کند.

محدودیت ها و انتقادات ضریب و شتاب دهنده

در حالی که شتاب دهنده های چندگانه مفاهیم قدرتمندی هستند، اما بدون محدودیت و انتقاد نیستند. درک این محدودیت ها برای ارزیابی سودمندی آنها در تحلیل اقتصادی و طراحی سیاست مهم است.

انتقادات چند برابر کننده
  • فرض MPC ثابت: ضریب ضریب فرض می کند کهمیل نهایی به مصرف(MPC) در طول زمان ثابت می ماند. با این حال، در واقعیت، MPC می تواند بسته به عوامل مختلفی مانند سطح درآمد، اعتماد مصرف کننده و انتظارات در مورد شرایط اقتصادی آینده متفاوت باشد. اگر مصرف کنندگان نسبت به آینده بدبین تر شوند، ممکن است تصمیم بگیرند بیشتر از درآمد خود را پس انداز کنند و اثربخشی را کاهش دهند.
  • نشت از جریان دایره ای: اثر ضرب کننده فرض می کند که تمام درآمد حاصل از افزایش اولیه هزینه ها دوباره در اقتصاد داخلی خرج می شود. در واقعیت، ممکن است بخشی از این درآمد به شکلپس‌انداز، مالیات یا وارداتاز اقتصاد خارج شود و اندازه ضریب را کاهش دهد. به عنوان مثال، در یک اقتصاد باز با تجارت قابل توجه، افزایش مصرف ممکن است منجر به واردات بیشتر شود که به جای شرکت های داخلی به نفع تولیدکنندگان خارجی است.
  • ازدحام کردن: یک انتقاد رایج از مخارج دولت به عنوان یک ابزار محرک این است که می تواند منجر بهتراکم جمعیتشود، جایی که افزایش هزینه های دولت جایگزین سرمایه گذاری بخش خصوصی می شود. این می تواند اتفاق بیفتد اگر استقراض دولتی نرخ بهره را افزایش دهد و وام گرفتن و سرمایه گذاری را برای شرکت های خصوصی گران تر کند. اگر شلوغی رخ دهد، thاثر خالص محرک های مالی ممکن است کمتر از حد انتظار باشد.
  • فشارهای تورمی: اثر چند برابری فرض می‌کند که افزایش تقاضا منجر به افزایش تولید می‌شود. با این حال، اگر اقتصاد در حال حاضر با ظرفیت کامل یا نزدیک به کامل کار می کند، تقاضای اضافی ممکن است به جای افزایش تولید منجر بهتورمشود. در چنین مواردی، ضریب ممکن است کوچکتر باشد، زیرا قیمت های بالاتر قدرت خرید مصرف کنندگان را کاهش می دهد.
انتقادات شتاب دهنده
  • فرض نسبت سرمایه ثابت به خروجی: شتاب دهنده یک رابطه ثابت بین سطح تولید و مقدار سرمایه مورد نیاز برای تولید آن را فرض می کند. با این حال، در واقعیت، شرکت ها ممکن است نسبت سرمایه به تولید خود را در طول زمان تنظیم کنند، به ویژه در پاسخ به تغییرات در فناوری یا قیمت عوامل. این بدان معنی است که رابطه بین تغییرات در بازده و سرمایه گذاری ممکن است آنطور که شتاب دهنده پیشنهاد می کند ساده نباشد.
  • نوسان سرمایه گذاری: یکی از دیدگاه های کلیدی شتاب دهنده این است که سرمایه گذاری نسبت به تغییرات در رشد تقاضا بسیار حساس است. در حالی که این می تواند نوسانات سرمایه گذاری را در دوران رونق و رکود اقتصادی توضیح دهد، همچنین می تواند پیش بینی سرمایه گذاری را دشوار کند. اگر شرکت‌ها در طول دوره‌های رشد سریع بیش از حد خوش‌بین شوند، ممکن است بیش از حد سرمایه‌گذاری کنند که منجر به ظرفیت مازاد و کاهش شدید سرمایه‌گذاری در زمان کاهش تقاضا می‌شود.
  • نقش محدود انتظارات: مدل شتاب دهنده سنتی بر رابطه بین تغییرات در بازده و سرمایه گذاری تمرکز می کند، اما نقشانتظاراتدر تصمیمات سرمایه گذاری را کمرنگ می کند. در واقع، شرکت ها بر اساس انتظاراتشان در مورد تقاضای آتی، نرخ بهره و سودآوری، تصمیمات سرمایه گذاری می گیرند. این انتظارات می تواند تحت تأثیر طیف گسترده ای از عوامل، از جمله ثبات سیاسی، تغییرات تکنولوژیکی، و شرایط اقتصادی جهانی باشد.
  • بی ثباتی اقتصادی: در حالی که شتاب دهنده می تواند به توضیح نوسانات اقتصادی کمک کند، می تواند بهبی ثباتی اقتصادینیز کمک کند. اگر شرکت‌ها تصمیمات سرمایه‌گذاری خود را صرفاً بر اساس تغییرات کوتاه‌مدت در تقاضا قرار دهند، ممکن است در دوران رونق سرمایه‌گذاری بیش از حد و در زمان رکود سرمایه‌گذاری کمتری انجام دهند، که طبیعت چرخه‌ای اقتصاد را تشدید می‌کند.

کاربردهای معاصر ضریب و شتاب دهنده

ضریب در مدل های اقتصادی مدرن

مفهوم ضریب در مدل‌های اقتصاد کلان مدرن، به ویژه مدل‌های کینزی و جدید کینزی گنجانده شده است. این مدل‌ها بر نقش تقاضای کل در تعیین تولید و اشتغال تأکید می‌کنند و ضریب فزاینده مکانیزمی کلیدی است که از طریق آن تغییرات در سیاست‌های مالی بر اقتصاد تأثیر می‌گذارد.

در مدل‌های نیوکینزی، ضریب غالباً با عناصر دیگری مانندقیمت‌های ثابتوسفتی دستمزدترکیب می‌شود تا توضیح دهد که چرا اقتصادها همیشه به اشتغال کامل باز نمی‌گردند. به صورت خودکار ضریب همچنین برای ارزیابی اثربخشی سیاست های پولی و مالی در ثبات اقتصاد در دوران رکود استفاده می شود.

شتاب دهنده در مدل های سرمایه گذاری

شتاب‌دهنده یک مفهوم مهم در مدل‌هایرفتار سرمایه‌گذاریوچرخه‌های تجاریباقی می‌ماند. مدل‌های مدرن اغلب شتاب‌دهنده را در کنار عوامل دیگری مانندنرخ بهره،انتظاراتوتغییر تکنولوژیکبه کار می‌برند تا نوسانات سرمایه‌گذاری را توضیح دهند. p>

به عنوان مثال، نظریه q توبین در مورد سرمایه گذاری با تأکید بر نقش ارزش بازار شرکت ها نسبت به هزینه جایگزینی سرمایه، بر روی شتاب دهنده ایجاد می کند. وقتی ارزش‌های بازار شرکت‌ها نسبت به هزینه سرمایه بالا باشد، احتمال سرمایه‌گذاری آن‌ها بیشتر است و اثر شتاب‌دهنده را تقویت می‌کند. به طور مشابه، تئوری گزینه‌های واقعی نشان می‌دهد که شرکت‌ها ممکن است سرمایه‌گذاری در محیط‌های نامشخص را به تأخیر بیندازند و مکانیسم شتاب‌دهنده سنتی را اصلاح کنند.

نتیجه گیری

شتاب‌دهنده‌های چندگانه مفاهیم اساسی در درک پویایی رشد اقتصادی، سرمایه‌گذاری و چرخه‌های تجاری باقی می‌مانند. در حالی که ضریب بر نقش مصرف و مخارج دولت در محرک تولید اقتصادی تاکید می کند، شتاب دهنده بر حساسیت سرمایه گذاری به تغییرات در رشد تقاضا تمرکز می کند. هر دو مفهوم در شکل‌دهی تئوری و سیاست اقتصادی، به‌ویژه در زمینه سیاست محرک‌های مالی و سرمایه‌گذاری، بسیار مفید بوده‌اند.

علی‌رغم محدودیت‌ها و انتقادات، ضریب فزاینده و شتاب‌دهنده همچنان نقش مهمی در تحلیل‌های اقتصاد کلان مدرن ایفا می‌کنند. با درک چگونگی تعامل این دو مکانیسم، سیاست گذاران می توانند استراتژی هایی را برای ارتقای ثبات، رشد و بهبود اقتصادی، به ویژه در دوره های رکود اقتصادی، بهتر طراحی کنند. همانطور که اقتصادها به تکامل خود ادامه می دهند، بینش های ارائه شده توسط چند برابر کننده و شتاب دهنده ابزار ارزشمندی برای پیمایش در چشم انداز پیچیده و دائماً در حال تغییر فعالیت های اقتصادی باقی خواهند ماند.